دیوار...!!👌🌷
یک جا روی یک دیوار نامرئی نوشتهبود: "چقدر چشمهای تو شعرند دختر. "
هر وقت دلش میگرفت، به همان دیوار برمیگشت و به شعر چشمهای زنی فکر میکرد که از آوازهای نهنگ عاصی بیخبر بود، و از رنج تماشای آدم دلخواه از دور بیخبر بود، و هیچ شبی قبل از خواب باد را نبوسیدهبود به نیت او.
بوسیدن ندارند آدمهای ساده... !
هر وقت دلش میگرفت، به همان دیوار برمیگشت و به شعر چشمهای زنی فکر میکرد که از آوازهای نهنگ عاصی بیخبر بود، و از رنج تماشای آدم دلخواه از دور بیخبر بود، و هیچ شبی قبل از خواب باد را نبوسیدهبود به نیت او.
بوسیدن ندارند آدمهای ساده... !
- ۵.۵k
- ۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط